شناسنامه تفسیر

نام معروف: تفسیر نیشابوری، تفسیر البسیط، تفسیر الواحدی
مؤلف: ابوالحسن علی بن احمد الواحدى النیشابوری
تولد: ۳۹۸ ق
وفات: ۴۶۸ق
مذهب: شافعی اشعری
تعداد مجلدات: ۲۵ جلد
مشخصات نشر: ریاض: ۲۵ جلد زیر نظر عبد العزیز سطام آل سعود، و ترکی بن سهو العتیبی در دانشگاه جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیه تحقیق شده و ظاهرا با عنوان دار المصور العربی اسکندریه مصر افست شده که البته این اسم بیشتر با چاپ بیروت و نام مستعار تناسب دارد.
 

معرفی مفسر و تفسیر

ابوالحسن علی بن احمد بن محمد بن علی واحدی نیشابوری از عالمان و مفسران بزرگ نیشابور در قرن پنجم هجری است. وی سالیان زیادی را در نیشابور به شاگردی نزد علمای ادب نیشابور و فراگیری لغت و نحو و بلاغت و شعر سپری کرد. شرح وی بر دیوان شاعر مشهور عرب، متنبی، بهترین گواه بر مهارت وی در ادبیات عرب است.(1) وی آثار دیگری نیز در شعر و ادب تألیف کرد، اما عمده آثار وی مرتبط با علوم قرآنی است. شاید آشناترین نام در میان آثار وی اسباب النزول اوست که به دفعات منتشر شده است. وی همچنین سه تفسیر در حجم ها و سطوح مختلف نوشت که عبارتند از: الوجیز، الوسیط و البسیط(2). نخستین آنها در دو جلد(3) و دومی در چهار جلد(4) به چاپ رسیده، اما مفصل ترین تفسیر او همین تفسیر است که ما هم اکنون در مقام معرفی آن هستیم. مهم ترین اظهار نظر در زمینه تفاسیر که در منابع از واحدی نقل شده و فضای شهر نیشابور را نشان میدهد حمله او به ابوعبدالرحمن سلمی و تفسیر او حقایق التفسیر است. وی در جایی گفته است اگر سلمی کتاب حقائق التفسیر خود را تفسیر قرآن کریم بداند من او را کافر خواهم شمرد. این اظهارنظر واحدی مسلما برای جریان اصلی اهل سنت خوشایند خواهد بود، چنان که ذهبی او را در تفسیردانی به نحوی مبالغه آمیز ستوده و با تعبیر «مام علمای تأویل» از او یاد کرده است.(5) وی در پی بیماری طولانی در سال ۴۶۸ق درگذشت. (6)
 
کتاب «اسباب النزول» او نقطه عطفی در این دانش و از مشهورترین آثار و مهم ترین تألیفات علوم قرآنی او به شمار می رود. چند کتاب دیگر، در زمینه تفسیر و احتمالا مربوط به بحث های مقدماتی تفسیر، به نام های: معانی التفسیر، مسند التفسیر، مختصر التفسیر و رسالة فی شرف علم التفسیر نگاشته است که تاکنون به دست نیامده است. (7).
 
از سوی دیگر نباید از بستر شکل گیری اندیشه و دانش نیشابوری غافل بود. شهر نیشابور در عصر واحدی فرصتی را فراهم کرد که مجموعه ای مرکب از کلام اشعری با فقه شافعی و تلفیق فقه شافعی با حدیث و تصوف معتدل و متشرعانه را به رشته تحریر در آورد. در اثر این ترکیب، مشرب فقه شافعی، کلام اشعری و تصوف معتدل و اهتمام به نقل حدیث در مقطع زمانی آن عصر آمیزهای منسجم از حیث نظری و عملی را فراهم ساخت که پیروان فراوانی یافت و به تدریج جریانی ریشه دار و فراگیر در فرهنگ ایرانی گردید که بسیاری از عالمان برجسته نیشابور به ویژه در قرن پنجم هجری را به خود جذب کرد.
 
مشهورترین عالمان متعلق به این جریان عبارت بودند از: سلمى و قشیری، واحدی و جشمی و حاکم نیشابوری و حاکم حسکانی. در این عصر تفسیر رونق فراوانی داشته و عالمان بسیاری به نگارش تفسیر روی آوردهاند که از جمله آنان قشیری و جشمی و ثعلبی و بصائر یمینی و اسفرایینی و سور آبادی است. واحدی به شاگردی اش در علم تفسیر نزد ثعلبی اشاره کرده، تراجم نگاران بعدی نیز از میان شاگردان ثعلبی تنها به ذکر نام او اکتفا کرده اند. این در حالی است که واحدی در همان عبارات از مجلس درس تفسیر ثعلبی در نیشابور خبر داده است. این نکته باز درباره جشمی هم مطرح است که او افزون بر تفسیر مجالسی داشته که امالی آن به صورت خطی موجود است.
 
در زمان حیات واحدی نیشابوری در دروس مدارس نظامیه که نماد علم و فرهنگ جامعة اسلامی بود، کلام اشعری و فقه شافعی غلبه داشت. بنابراین اگرچه در بررسی های تاریخی و اجتماعی تا این جا، به نامی از واحدی و اشاره ای به گرایش او برنخوردیم، با این حال به راحتی می توان پذیرفت که او نیز همانند بسیاری از عالمان دینی عصر خود به آمیزهای از فقه شافعی، کلام اشعری و تصوف معتدل و حب اهل بیت معتقد و پایبند بوده است، چنانکه این امر به وضوح در نوشته های وی نمایان است.
 
واحدی، تفسیر بسیط خود را در این چاپ ۲۵ جلدی با مقدمه ای حدود ۴۰ صفحه ای به نگارش در می آورد و بنابر آنچه وی در مقدمه همین تفسیر گزارش می دهد، تفسیری بوده که هم از روایت و هم از درایت سود جسته و بحث های ادبی، لغوی، فقهی و کلامی را به گستردگی به کار گرفته است. توضیحات او، فراتر از بیان آیه بوده و از این رو، تفسیر بسیط نامیده است. پس از آن، به نگارش تفسیری فشرده و کوتاه در حد یک جلد و چند جلد دست میزند و هدف او در این کتاب شرح مختصری از آیه بوده است. این تفسیر، در حاشیه تفسیر «مراح لبید» شیخ محمد بن عمر نوری در سال ۱۳۰۵ ق به چاپ رسیده است. (8)
 
واحدی، پس از مدتی به این نتیجه می رسد که دو تفسیر پیشین، ممکن است نظر خواننده را تأمین نکند، چون گروهی هستند که نه آنچنان فرصتی دارند که به تفصیل به تفسیری بزرگ روی آورند و نه تفسیر وجیز و فشرده او، تأمین کننده جست و جوهای آنان باشد. بر این اساس، به تفسیری بینابین روی می آورد و تفسیر وسیط را تألیف میکند که در حقیقت، سومین نگارش وی است. این تفسیر، پس از کسب تجربیات و سپری کردن دورانی از نگارش های تفسیری و تبحر در این دانش، به بار می نشیند.
 
وی در آغاز، مقدمه ای کوتاه می نویسد که در آن، به فضیلت علوم قرآن و تفسیر، اشاره و روایاتی را در حق علم و علما ذکر می کند و خطر تفسیر به رأی را با نقل احادیث وارده در مذمت آن، یادآور می شود. آن گاه، وارد تفسیر می شود. روش واحدی در شروع تفسیر، چنین است که مکی و مدنی و فضیلت سوره را از آثار نقل شده می آورد، سپس چند آیه را ذکر و آنگاه کلمه به کلمه و احیانا جمله به جمله آنها را شرح می دهد. اگر نکته ادبی یا لغوى باشد، یادآور شده و معنای آیه را توضیح می دهد. اگر مفسرین پیش از او، سخنی در باب وجوه تفسیری یا سبب نزول گفته باشند، می آورد و آن گاه به نقل روایات از مجامع اهل سنت می پردازد. در مجموع، واحدی به مسأله نقل و یادآوری اسباب نزول بسیار بها می دهد.
 
جهت گیری واحدی، کاملا بر مذهب اهل سنت و جماعت است. در کلام بر مذهب اشاعره و در فقه بر مذهب شافعیه، مشی میکند و در این زمینه، در تثبیت، تأیید و استحکام آن عقاید به شدت تلاش کرده و از هیچ کوششی فروگذار نمی کند. تا جایی که می تواند در موضع گیری ها و نقد روایات فضائل اهل بیت (علیهم السلام) در مجامع اهل سنت و مسائلی از این دست، میکوشد.
 
محققان این چاپ در جلد نخست با تفصیل در اهمیت این تفسیر، در معرفی شخصیت واحدی، حیات و آثار و خانواده، مسافرت ها، دانش ها، عقیده و مذهب، و آثار و تألیفات و اوضاع سیاسی عصر مؤلف و درباره این تفسیر و مصادر، روش تفسیری، و منابع تفسیر و نسخه های خطی تفسیر سخن گفته اند.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- شرح واحدی ابتدا در سال ۱۲۷۱ قمری در بمبئی هند چاپ سنگی شده است
2- ابوحامد غزالی که معاصر واحدی بوده و حدود چهل سال پس از وی از دنیا رفته نام سه کتابش در فقه را از واحدی گرفته است. مراجعه شود به: ابن خلکان، ج3، ص ۳۰۳
3- واحدی، الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، چاپ صفوان داوودی، دمشق ۱۹۹۵
4- واحدی، الوسیط فی تفسیر القرآن المجید، چاپ عادل احمد عبدالموجود، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۴
5- برای موضع ذهبی نسبت به واحدی و اظهارنظر او مراجعه شود به: سیر أعلام النبلاء، ج18، صص ۳۴۰ - ۳۴۲.
6- برای شرح حال و آثار وی مراجعه شود به: فارسی،صص ۵۸۵-۵۸۶؛ یاقوت، ج4، صص ۱۶۵۹-۱۶۶۴؛ ابن خلکان، ج3، صص۳۰۳-۳۰۴، سبکی، ج5، صص ۲۴۰-۲۴۳. همچنین برای شرح حال مفصل وی: جودة محمد محمد مهدی، الواحدی و منهجه فی التفسیر، [قاهره ۱۹۷۸]، صص55-۸۴
7- مقدمه تفسیر، ج۱ص ۵۰
8- لازم به یادآوری است این کتاب بعدها توسط انتشارات دار الفکر بیروت در سال ۱۴۰۰ ق از همان چاپ مطبعه عبدالرزاق افست میشود.
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 309-305